۱۰ بهمن ۱۳۸۹

خدایا یادت هست ؟! 2

خدایا یادت هست؟!
دیشب کنارم دراز کشیده بودی و
همون طور به سقف زل زده بودی
من پشتم را به تو کردم و  با بغض گفتم:
"فقط یه بار دیگه  بزار ببینش؛ فقط یه بار! تو خدایی میتونی!"
خدایا  تو پوزخندی زدی و گفتی:
" هه هنوز بهش  فکر میکنی ؟"
بعد پشتت را به من کردی و پتو را کشیدی  رویت
2دقیقه بعد صدای خر و پف تو گریه های من اتاق را برداشته بود.
خدا یادت هست ؟



۱ نظر:

مفسد گفت...

این حرکت خدا آخرت نوشته هات خیلی با حاله!